طراحی و رونمایی تانک چرخدار و ربات مسلح/ آمادگی نزاجا برای سرکوب تروریستها/ هشدار به عربستان
ادامه ی مطلب
موضوعات مرتبط: صفحه اصلیارتش.گنجی در دل ملتجنگ افزاراخبار ارتش
برچسبها: پاتوق پرتقالینزاجااحمدرضا پوردستانفرمانده ی ارتشینیروی زمینیموشک
روانشناسان میگویند: ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ، ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ… ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ، ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻗﺪﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ… ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺗﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ، ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ، ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ… ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ، ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﭘﺎﺳﺨﺖ ﺭﺍ ﺩﻫﺪ… ﺍﯾﻦ ﺭﻣﺰ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺗﻮﺳﺖ… ﻭ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺳﭙﻬﺮﯼ؛ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﻪﯼ ﻭﺳﻌﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﻣﺤﻔﻞ ﺳﺎﮐﺖ ﻏﻢ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺣﺎﺻﻠﺶ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺟﺰﺍ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﺍﻓﺴﺮﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺟﻨﺒﺶ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺎﻫﻪ ﺁﻏﺎﺯ ﺣﯿﺎﺕ… ﺗﺎ ﺑﻪ ﺟﺎیی ﮐﻪ ﺧﺪﺍ میخندد…
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیلبخنددشمندوستمهارتفهماندن
مجله مهر: روزی برای ارتش. حالا35 سالی می شود که ارتش جمهوری اسلامی ایران یک روز از تقویم رسمی کشور را به نام خود می بیند. روزی که برای اولین بار به فاصله حدود 2 ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، توسط امام خمینی(ره) به نام ارتش نام گذاری شد تا پاسخی مناسب باشد به وفاداری ارتشیان به آرمانهای انقلاب اسلامی. اما چه شد که 29 فروردین به نام ارتش نام گذاری شد؟
ادامه ی مطلب
موضوعات مرتبط: صفحه اصلیارتش.گنجی در دل ملتاخبار ارتش
برچسبها: پاتوق پرتقالیروز ارتشامام و ارتشنام گذاریارتشارتشی
فهد بن ترکی بن عبدالعزیز به هلاکت رسید.
موضوعات مرتبط: صفحه اصلیسیاسی
برچسبها: پاتوق پرتقالیفهد بن العزیز بن عبدالعزیزیمنعربستانارتش عربستانشاهزاده ی سعودی
زندگی به من آموخت که
هر چیزی قیمتی دارد ...
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیپنیرپنیر مجانیتله ی موشپنیر در تلهموش
موضوعات مرتبط: صفحه اصلیارتش.گنجی در دل ملت
برچسبها: پاتوق پرتقالیارتشروز ارتشتبریک
در سکوت مبهم زندگی , آوای مطلق و پر معنای هستی ام شدی
بانوی پرتقالی من, تولدت مبارک
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیتولدهمسرعشقکادوی تولدتبریک
سخنان شب گذشته وزیر خارجه ایران در برنامه تلویزیونی، مورد توجه شمار زیادی از مطبوعات و رسانه های بین المللی قرار گرفت.
شبکه خبر: سخنان ظریف درباره توافق هسته ای و برداشته شدن تحریم ها بازتاب زیادر در رسانه های مختلف در سطح جهان داشت.
خبرگزاری رویترز در گزارشی از دبی به قلم لوئی شاربونو نوشت: محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران روز شنبه گفت در صورت توافق درباره یک توافق نامه هسته ای نهایی، همه قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد در ارتباط با برنامه هسته ای این کشور فورا لغو خواهد شد.
برو ادامه ی مطلب
موضوعات مرتبط: صفحه اصلیسیاسی
برچسبها: پاتوق پرتقالیظریفمحمد جواد ظریفواکنشبرنامه ی هسته ایجزییاتمذاکرات لوزان
اگه كمی و فقط كمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمان را كمی بهتر كنیم بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی می خواهد و نه پول زیادی. پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی كه معلوم نیست كی باشد نباشیم…در کوچکترین اتفاقات عظیم ترین تجارب بشر نهفته است . باور کنید …
1-گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.
2 -سعی كنیم بیشتر بخندیم.
3- تلاش كنیم كمتر گله كنیم.
4 – با تلفن كردن به یك دوست قدیمی، او را غافلگیر كنیم.
5 -گاهی هدیههایی كه گرفتهایم را بیرون بیاوریم و تماشا كنیم.
6 – بیشتردعا كنیم.
7 -در داخل آسانسور و راه پله و… باآدمها صحبت كنیم.
8- هر از گاهی نفس عمیق بكشیم.
9- لذت عطسه كردن را حس كنیم.
10- قدر این كه پایمان نشكسته است را بدانیم.
11- زیر دوش آواز بخوانیم.
12-سعی كنیم با حداقل یك ویژگی منحصر به فرد با بقیه فرق داشته باشیم .
13- گاهی به دنیای بالای سرمان خیره شویم.
14- با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم.
15- برای انجام كارهایی كه ماهها مانده و انجام نشده در آخر همین هفته برنامهریزی كنیم!
16- از تفكردرباره تناقضات لذت ببریم.
17- برای كارهایمان برنامهریزی كنیم و آن را طبق برنامه انجام دهیم. البته كار مشكلی است!
18- مجموعهای از یك چیز (تمبر، برگ، سنگ، كتاب و… برای خودمان جمعآوری كنیم.
19- در یك روز برفی با خانواده آدم برفی بسازیم.
20- گاهی در حوض یا استخر شنا كنیم، البته اگر كنار ماهیها باشد چه بهتر.
21- گاهی از درخت بالا برویم.
22- احساس خود را در باره زیبایی ها به دیگران بگوئیم.
23- گاهی كمی پابرهنه راه برویم!.
24- بدون آن كه مقصد خاصی داشته باشیم پیاده روی كنیم.
25- وقتی كارمان را خوب انجام دادیم مثلا امتحاناتمان تمام شد، برای خودمان یك بستنی بخریم و با لذت بخوریم
26- در جلوی آینه بایستیم وخودمان را تماشا كنیم.
27- سعی كنیم فقط نشنویم، بلكه به طور فعال گوش كنیم.
28- رنگها را بشناسیم و از آنها لذت ببریم .
29- وقتی از خواب بیدار میشویم، زنده بودن را حس كنیم.
30- زیر باران راه برویم.
31- كمتر حرف بزنیم و بیشترگوش كنیم ..
32- قبل از آن كه مجبور به رژیم گرفتن بشویم، ورزش كنیم و مراقب تغذیه خود باشیم .
33- چند بازی و سرگرمی مانند شطرنج و… را یاد بگیریم.
34- اگر توانستیم گاهی كنار رودخانه بنشینیم و در سكوت به صدای آب گوش كنیم.
35- هرگز شوخ طبعی خود را از دست ندهیم.
36- احترام به اطرافیان را هرگز فراموش نكنیم.
37- به دنیای شعر و ادبیات نزدیك تر شویم.
38- گاهی از دیدن یك فیلم در كنار همه اعضای خانواده لذت ببریم.
39- تماشای گل و گیاه را به چشمان خود هدیه كنیم.
40- از هر آنچه كه داریم خود و دیگران استفاده كنیم ممكن است فردا دیر باشد.
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیشادی ارزانخوشیناراحتی
چوپانی گله را به صحرا برد به درخت گردوی تنومندی رسید.
از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان گردباد سختی در گرفت،خواست
فرود آید، ترسید. باد شاخه ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می
برد.دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند.در حال مستاصل شد ....از دور
بقعه امامزاده ای را دید و گفت: ای امام زاده گله ام نذر تو، از درخت سالم
پایین بیایم.قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی تری دست زد و جای پایی پیدا
کرده و خود را محکم گرفت.گفت: ای امام زاده خدا راضی نمی شود که زن و بچه من
بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی...نصف گله را به تو
می دهم و نصفی هم برای خودم...قدری پایین تر آمد.وقتی که نزدیک تنه درخت رسید
گفت:ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می کنی؟آنهار ا خودم نگهداری می کنم
در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو می دهم.وقتی کمی پایین تر آمد گفت:بالاخره
چوپان هم که بی مزد نمی شود کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.وقتی
باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و
گفت: مرد حسابی چه کشکی چه پشمی؟ما از هول خودمان یک غلطی کردیم*غلط زیادی که جریمه ندارد.
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیچوپان نذرغلط امام زاده
به نظر من امسال را باید سال همکاریهای گستردهی دولت و ملّت دانست؛ من این شعار را برای امسال انتخاب کردم: «دولت و ملّت، همدلی و همزبانی». امیدواریم این شعار در عمل تحقّق پیدا کند.
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پیام نوروزی رهبر انقلاب پاتوق پرتقالی
چوپانی گله را به صحرا برد به درخت گردوی تنومندی رسید.
از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان گردباد سختی در گرفت،خواست
فرود آید، ترسید. باد شاخه ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می
برد.دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند.در حال مستاصل شد ....از دور
بقعه امامزاده ای را دید و گفت: ای امام زاده گله ام نذر تو، از درخت سالم
پایین بیایم.قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی تری دست زد و جای پایی پیدا
کرده و خود را محکم گرفت.گفت: ای امام زاده خدا راضی نمی شود که زن و بچه من
بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی...نصف گله را به تو
می دهم و نصفی هم برای خودم...قدری پایین تر آمد.وقتی که نزدیک تنه درخت رسید
گفت:ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می کنی؟آنهار ا خودم نگهداری می کنم
در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو می دهم.وقتی کمی پایین تر آمد گفت:بالاخره
چوپان هم که بی مزد نمی شود کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.وقتی
باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و
گفت: مرد حسابی چه کشکی چه پشمی؟ما از هول خودمان یک غلطی کردیم*غلط زیادی که جریمه ندارد.
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالی
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالی, رحمت خداوندی
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالی مذاکره هسته ای رهبری
در کشورهای پیشرفته یک کارمند ساده ممکن است بعد از سه سال مدیر شود.
در کشورهای پسرفته یک کارمند ساده سه سال بعد همان کارمند ساده است
در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده است...
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیمدیریتپیشرفتکشورهای پیشرفتهپسرفتکشورهای پسرفته
بهرنگ منتخبی
صدای آرام رادیو در تاکسی پیچیده و هر کسی در دنیای افکار خودش غرق بود. راننده نسبتاً لاغر میانسال با موهای جوگندمی و عینک بزرگ اش، دو دستی فرمان را چسبیده و کمی هم بدنش به سمت جلو متمایل بود. به نظر می آمد از ادامه مسیر در این هوای بارانی می ترسد! پسر جوان که روی صندلی جلو نشسته بود، هر از گاهی با پیامک های گوشی اش مشغول می شد و بقیه مسیر را با نگاه کردن به اطراف طی می کرد. دختر جوان هم که کنار در پشت سر شوفر نشسته بود، سعی داشت از مرد چاق موسفیدی که سعی نمی کرد کمی جمع و جورتر بنشیند، فاصله گرفته و به در نزدیک تر شود!
گوینده اخبار با صدای یکنواخت، یکی پس از دیگری اخبار را می خواند تا رسید به این خبر: «تراز آب دریاچه ارومیه با بارش های اخیر بالا آمده است با این حال کارشناسان معتقدند که دریاچه تا دو سال آینده اوضاع بدتری خواهد یافت...»
راننده در آینه نگاهی به پیرمرد صندلی عقب انداخت، شانه هایش هم مثل ابروهایش بی اختیار بالا رفت و گفت: «با این آبها دریاچه پر نمی شود!»
پسر جوان صندلی جلویی گفت: با این همه چاهی که برای توسعه کشاورزی زده شده، معلوم است که پر نمی شود!
پیرمرد حرف او را با گفتن «اوهوم» تائید کرد و بعد ادامه داد: پدر خدا بیامرزم یک باغ سه هکتاری برایمان به ارث گذاشت که فقط یک چاه داشت. بعد از تقسیم ارثیه، الان هر خواهر و برادرم و خودم یک چاه جداگانه زده ایم. گاهی از دست خودمان عصبانی می شوم اما خب... ما هم حق استفاده از منابع خدادادی را داریم دیگر...
پسر جوان با کمی ناراحتی به او نگاه کرد و با گفتن این جمله که «حاج آقا بی انصافی است! این آبها باید درست استفاده شوند. شما مقصرید. مثل همه آنهایی که کشاورزی در کوهپایه ها را توسعه دادند. الان همه جا شده زمین کشاورزی و کسی هم حاضر نیست از آبیاری قطره ای و چه می دانم؛ بارانی استفاده کند! آب را همینطوری ول می کنند در زمین هایشان! آن هم زیر آفتاب سوزانی که نصف آب را بخار می کند!
راننده تاکسی با گفتن اینکه من بازنشسته آموزش و پرورش هستم و یک باغ دوهزار متری دارم، ادامه می دهد: چرا آنهایی را نمی گویید که باغ های دیمی انگورشان را خراب کردند و به جایش درختان میوه های هسته دار کاشتند که به آب زیادی نیاز دارد؟! اصلا می دانید! مقصر ما نیستیم! دولت مقصر اصلی است! نباید اجازه بدهد خب!
دختر جوان که انگار جایش راحت تر شده بود، به حرف آمد و گفت: راست می گویید. این پل که زده اند خیلی مقصر است. همه کوه زنبیل را خالی کردند در دریاچه... جاده نشست کرد و بعد دوباره و دوباره! آخر سر هم یک آب باریکه گذاشتند وسط پل که مثلاً اکوسیستم به هم نخورد! اینها را استادمان می گفت در دانشگاه!
همانطور که پیرمرد به معنای کلمه های اکوسیستم و آرتمیا فکر می کرد، من با شنیدن پل امن، از او پرسیدم که منظورش چیست؟ گفت: همان روز افتتاح پل، یکی فامیل های مهندسان می گفت که نمک دریاچه پل را می خورد!
پسر جوان هم حرف او را اینطوری تکمیل کرد: بابای من می گوید آن موقع ها ژاپنی ها گفتند شما ده سال برداشت آرتمیای دریاچه را به ما بدهید، ما برایتان پل شیشه ای می زنیم. اما حیف که امروز نه دریاچه داریم، نه پل امن و نه حتی آرتمیا!
دختر جوان این بار یک مقصر دیگر هم می تراشد. می گوید: آنقدر سد زدند که آب باریکه باقیمانده از باران های کم این سال ها هم به مقصد نرسیدند... این قدر هم سد می سازند آخر؟!...
پیرمرد با گفتن اینکه «خدا عاقبت همه مان را خیر کند، می گویند طوفان نمک می شود و همه مان را بیچاره خواهد کرد!»، به راننده می گوید که همین بغل ها پیاده می شود و حالا جا برای دختر جوان هم بازتر شده است.
پسر صندلی جلویی می گوید: می گویند آرتمیای دریاچه ارومیه از خاویار هم گرانتر است. اما چه فایده... آن روز در روزنامه محلی خواندم که تنها موجود زنده دریاچه بیچاره مان در شرف نابودی است. فکر کنم نسل های آینده ندانند که اصلا آرتمیا چیست؟!! ما قدر داشته هایمان را نمی دانیم که!
راننده هم می گوید: به نظر من البته بی بارانی های سال های گذشته هم هست ها! حساب کنید از اول پاییز تا الان، فقط یکی دو بار باران باریده، از برف هم که خبری نیست. حالا هی بگوییم سد زده اند! وقتی بارانی نیست، از کجا می خواهیم آب بخوریم اگر این سدها نباشند؟
می گویم: شنیدم یکی از مسئولان دولت قبلی می گفت که این خشک شدن های دریاچه ارومیه در هر صد سال یکبار اتفاق افتاده... اما به نظرم این نظر درستی نبود. اصلا گیریم که قبلاً خشک شده و دوباره زنده شده؛ آن موقع ها که این همه آدم دور و بر دریاچه زندگی نمی کردند، این همه دستکاری نشده بود در طبیعت اش و این همه دخالت انسانی و ماشینی و کشاورزی دور و برش وجود نداشت که...
راننده سری به نشانه تصدیق تکان می دهد و با گفتن جمله «به سلامت!»، یادمان می آورد که به آخر خط رسیده ایم و باید کرایه اش را بدهیم...
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیدریاچه ی ارومیهآبکم آبیبی آبیسدمدیریتآرتمیا
متون دینی ما معیارهایی برای سعادت ذکر کرده اند که به بخشی ازآن اشاره میکنیم.
هر كس ده خصلت را شعار خود سازد، در دنيا و آخرت انشاا...سعادتمند است :
1 - با حق به صدق
2 - با نفس به قهر
3 - با خلق به انصاف
4- با بزرگان به خدمت
5 - با خردان به شفقت
6 - با درويشان به سخاوت
7 - با دوستان به نصيحت
8 - با دشمنان به حلم
9 - با جاهلان به خاموشى
10 - با عالمان به تواضع
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالی
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالی بصیرت
روزها تکراری میشن
آدمها تکراری میشن
کارها تکراری میشن
کتاب ها تکراری میشن
موسیقی ها تکراری میشن
هنر ها تکراری میشن
♥•٠·
اما عجیب است از این قرآن
که هر وقت یک سوره رو تموم
و دو باره شروع میکنی به خوندنش
انگار سوره جدیتر میشه
چه زیبا گفتن:
قران تنها کتابـــی است که نفس می کشد.
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیقراننفس
یک روز می رسد
یک ملافه ی سفید پایان می دهد
به من
به شیطنت هایم
به بازیگوشی هایم
به خنده های بلندم
روزی که همه با دیدن عکسم
بغض می کنند و می گویند:
دیوانه دلمان برای مسخره بازی هایت تنگ شده
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیمرگشیطنت
فقـــــــــــط یکـــــــــــــم......
»
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیخدادل
دوست داشتن فرزند.
ـ پيامبر خدا(ص ): كودكان را دوست بداريد و با آنان مهربان باشيد.
ـ امـام صـادق (ع ): مـوسـى بن عمران (ع ) گفت : پروردگارا, كدام عمل نزد تو برتر است ؟
فرمود: دوست داشتن كودكان , زيرا سرشت آنان بر توحيد من است و اگر آن ها را بميرانم , به رحمت خود به بهشتشان مى برم .
ـ پيامبر خدا(ص ) عثمان بن مظعون راديد كه پسر بچه اى با خود دارد و او را مى بوسد فرمود: اين بـچـه خـود تـوست ؟
عرض كرد: آرى فرمود: دوستش دارى , عثمان ؟
عرض كرد: آرى به خدا, اى رسول خدا, او را دوست دارم !فرمود: آيا محبت تو را نسبت به او بيشتر نكنم ؟
عرض كرد: چرا, پدر و مـادرم فـدايـت فـرمود:هركس كودك خردسالى از نسل خود را خوشحال كند, خداوند در روز قيامت او را خوشحال گرداند.
ـ امام صادق (ع ): خداوند عزوجل به بنده , به خاطر محبت شديد او به فرزندش , رحم مى كند.
ـ پيامبر خدا(ص ): هر كه فرزند خود را ببوسد, خداوند عزوجل براى او يك ثواب مى نويسدو هر كه فرزندش را شاد كند, خداوند در روز قيامت او را شاد مى سازد و هر كه به او قرآن بياموزد (در روز قـيـامت ) پدر و مادرش فرا خوانده مى شوند و دو جامه بر آنان پوشانده مى شودكه از درخشش آن صورت بهشتيان مى درخشد.
ـ مـردى در جـمع پيامبر و عده اى از اصحاب گفت : من هرگز كودكى را نبوسيده ام وقتى رفت , رسول خدا(ص ) فرمود: اين مردى است كه در نظر من از دوزخيان است .
ـ پـيامبر خدا(ص ) حسن وحسين (ع ) را بوسيد اقرع بن حابس گفت : من ده فرزند دارم وتاكنون يكى از آن ها را هم نبوسيده ام پيامبر(ص ) فرمود: به من ربطى ندارد, اگر خداوند رحم ومهربانى را از تو گرفته است ! ـ يا جمله اى مانند اين فرمود ـ.
ـ ابـو هـريـره : رسـول خـدا(ص ) حسن وحسين را مى بوسيد عيينه ـ و در روايت ديگرى : اقرع بن حابس ـ گفت : من ده فرزند دارم وهرگز يكى از آنان را نبوسيده ام پيامبر(ص ) فرمود: كسى كه مهربانى نكند, مورد مهر قرارنگيرد.
و در روايـت حـفـص فرا آمده است : رسول خدا چنان عصبانى شد كه رنگش برگشت و به آن مرد فرمود: اگر خداوند رحم و مهربانى را از دل تو كنده است , من با تو چه كنم ! كسى كه باخردسالان ما مهربان نباشد و به بزرگسالانمان احترام نگذارد, از ما نيست .
كودكى كردن با كودكان .
ـ پيامبر خدا(ص ): هر كس كودكى دارد,بايد با او كودكانه رفتار كند.
ـ هر كس كودكى دارد, بايد با اوكودكى كند.
ـ امام على (ع ): هر كه بچه اى داردبچگى كند.
ـ جـابـر: بر پيامبر(ص ) وارد شدم ديدم كه حسن و حسين (ع ) بر پشت آن حضرت سوارند و پيامبر براى آنان زانو زده و خم شده است و مى فرمايد: چه شتر خوبى داريد و چه بار خوبى هستيد شما!.
ـ عـمـربـن خطاب : حسن و حسين راسوار بر دوش رسول خدا(ص ) ديدم گفتم : چه اسب خوبى داريد شما رسول خدا(ص ) فرمود:و چه سواران خوبى هستند اين دو.
ـ ابـوهـريره : با اين دو گوش خودشنيدم و با اين دو چشم خود ديدم كه رسول خدا(ص ) با هر دو دسـت خـود شانه هاى حسن و حسين را گرفته بود و پاهايشان روى پاى رسول خدا(ص ) بود و آن حضرت مى فرمود: ((ترق عين بقه )) ابو هريره مى گويد: طفل بر بدن پيامبر بالا رفت تا پاهايش را روى سينه رسول خدا(ص ) گذاشت حضرت فرمود: دهانت را بازكن و آن را بوسيد و فرمود: خدايا, من اين را دوست دارم تو هم دوستش بدار.
علامه مجلسى در ذيل اين حديث مى گويد: در كتاب ابن بيع و ابن مهدى و زمخشرى آمده است كـه فرمود: حزقه , حزقه , ترق عين بقه , خدايا, من اين را دوست دارم تو هم او و كسى را كه دوستش بدارد دوست دار.
جزرى مى گويد: رسول خدا(ص ) حسن يا حسين را مى رقصاند و مى فرمود: حزقه حزقه ترق عين بقه , و طفل بر بدن پيامبر بالا رفت تا جايى كه پايش را روى سينه حضرت گذاشت .
نهى از دوست نداشتن دختر.
ـ حـمـزه بن حمران در حديثى مرفوع مى گويد: مردى در خدمت پيامبر(ص ) بود كه خبر به دنيا آمـدن فرزندش را به او دادند رنگش برگشت پيامبر فرمود: چه شده است ؟
عرض كرد: خير است پيامبر فرمود: بگو عرض كرد:وقتى از خانه بيرون آمدم همسرم درد زايمان داشت و حالا برايم خبر آوردنـد كـه دخـتر زاييده است پيامبر(ص ) فرمود: سنگينى او روى زمين است و بر سرش آسمان سايه مى افكند و خداروزيش مى دهد و او يك دسته گل است كه مى بويى .
ـ امـام عـلـى (ع ): هـرگـاه بـه رسـول خـدا(ص ) مـژده مى دادند كه برايش دخترى به دنيا آمده است ,مى فرمود: دسته گل است و روزيش را خداوند عزوجل مى دهد.
ـ ابـراهـيـم كـرخـى از يكى از اصحاب موثق ما نقل مى كند كه گفت : من در مدينه ازدواج كردم حضرت صادق (ع ) به من فرمود:چگونه ديدى ؟
عرض كردم : هر خير و خوبيى كه هر مردى در زن مى بيند, من هم در او ديدم ,ليكن به من خيانت كرد! فرمود: چه خيانتى ؟
عرض كردم : دختر زاييد فـرمـود: بـه نظر مى رسد كه از دختر خوشت نمى آيد خداوند عزوجل مى فرمايد: ((شما نمى دانيد پدران و فرزندانتان كدام يك براى شما سودمندترند)).
ـ امام صادق (ع ) ـ به مردى كه از به دنيا آمدن دخترى براى خود ناراحت بود ـ : به من بگو, آيا اگر خداوند تبارك و تعالى به تووحى مى كرد كه : ((من برايت انتخاب كنم يا خودت انتخاب مى كنى )) چـه مـى گفتى ؟
عرض كرد:مى گفتم : پروردگارا, تو برايم انتخاب كن حضرت فرمود: حالا هم خدابراى تو انتخاب كرده است .
ـ امـام صـادق (ع ) ـ به جارود بن منذر ـ : شنيده ام از اين كه دخترى برايت زاده شده است ناراحت هـسـتـى ! از او بـه تو زيانى نمى رسد, گل خوشبويى است كه مى بويى و روزيش هم تضمين شده است , پيامبر خدا(ص ) پدر چند دختر بود.
ـ پيامبر خدا(ص ): دختران را ناخوش نداريد, زيرا آن ها مونس هاى گرانبهايى هستند.
ـ هـركـه دخـتـرى داشـته باشد و او رانيكو تربيت كند و به خوبى آموزش دهد و از نعمت هايى كه خداوند ارزانيش كرده او را به وفوربهره مند سازد, آن دختر براى وى مانع و پرده اى در برابر آتش دوزخ خواهد بود.
ـ اين دخترانند كه دلسوز و مددكارو بابركتند.
ـ هـر كـس كـه بـرايش دختر به دنيا آيدو او را اذيت نكند و حقيرش نشمارد و پسران خود را بر او ترجيح ندهد, خداوند به واسطه آن دختر او را به بهشت مى برد.
ـ امام صادق (ع ): دختران حسنه هستندو پسران نعمت , حسنات پاداش داده مى شوند و از نعمت ها بازخواست مى گردد.
ـ پـسـران نعمتند و دختران حسنه , و خداوند از نعمت ها بازخواست مى كند و براى حسنات پاداش مى دهد.
ـ پـيـامبر خدا(ص ): چه خوب فرزندانى هستند دختران پرده نشين هر كس يكى از اين ها راداشته باشد, خداوند او را برايش پرده اى در برابر آتش دوزخ قرار مى دهد.
ـ خداوند تبارك و تعالى به زنان مهربانتر از مردان است هيچ مردى نيست كه زنى از محارم خود را خوشحال سازد, مگر اين كه خداى متعال در روز قيامت او را شادمان گرداند.
تشويق به رعايت عدالت ميان فرزندان .
ـ پيامبر خدا(ص ): از خدا بترسيد و ميان فرزندانتان به عدالت رفتار كنيد.
ـ حق آنان (فرزندانت ) بر تو اين است كه ميانشان به عدالت رفتار كنى , چنان كه حق تو بر آنان اين است كه از تو اطاعت كنند.
ـ مـيـان فرزندان خود در عطا و بخشش به عدالت رفتار كنيد, همچنان كه دوست داريد آنان نيز, در احترام و محبت , ميان شما عادلانه عمل كنند.
ـ از خـدا بـترسيد و ميان فرزندانتان به عدالت رفتار كنيد, همچنان كه شما نيز دوست داريدآنان اطاعت و احترامتان كنند.
ـ مـيـان فـرزنـدان خود به عدالت رفتاركنيد, همان گونه كه شما خود نيز دوست داريد آنان در احترام و محبت (نسبت به شما) به عدالت رفتار كنند.
ـ در دادن چـيـزى بـه فرزندان خودميان آن ها برابرى نهيد, اگر قرار بود من يكى را برترى دهم , زنان را برترى مى دادم .
ـ خداوند متعال دوست دارد كه ميان فرزندان خود يكسان عمل كنيد, حتى در بوسيدن آن ها.
ـ امـام عـلـى (ع ): رسـول خـدا(ص ) مردى را ديد كه دو فرزند داشت و يكى را بوسيد و ديگرى را نبوسيد فرمود: چرا ميان آن دو برابرى نگذاشتى ؟
.
ـ امـام بـاقـر(ع ): به خدا قسم , كه من گاه با يكى از فرزندانم مماشات مى كنم و او را روى زانويم مـى نـشانم و خيلى محبتش مى كنم وقدردانى زيادى از او به عمل مى آورم , در صورتى كه حق با فـرزنـد ديگرم مى باشد اما اين كارهارا براى آن مى كنم كه اين يكى را از گزند او و ديگر فرزندانم نگه دارم , تا مبادا با او همان كارى را بكنند كه برادران يوسف با او كردند.
ـ نعمان بن بشير: پدرم به من پاداشى داد مادرم عمره دختر رواحه گفت : راضى نمى شوم مگر اين كـه پـيـامـبـر(ص ) را بر اين كار شاهدبگيرى پدرم خدمت پيامبر رفت و عرض كرد: من به فرزند هـمـسـرم عمره پاداشى داده ام ومادرش به من امر كرده است كه شما را گواه بگيرم پيامبر(ص ) فـرمـود: بـه هـمـه فـرزندانت چنين پاداشى داده اى ؟
عرض كرد: نه فرمود: از خدا بترسيد و ميان فرزندانتان به عدالت رفتار كنيد من بر بى عدالتى شهادت نمى دهم .
برگرفته از میزان الحکمه
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
شرم میکنم با ترازوی کودک گرسنه کنار پیاده رو، وزن سیری ام را بکشم.
چه سنگدل است سيري که گرسنه اي را نصيحت مي کند تا درد
گرسنگي را تحمل نمايد. - جبران خلیل جبران
دائم شکر گذار باشیم که :
شاید بدترین شرایط زندگی ما ، برای دیگرا آرزو باشد .
چه دردناک است اگر مشق کند بابا نان داد
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
هیــــچگاـہ بـہ دنبـال صورتـــ زیبا نباشیـــد ؛ روزے پیــــر خواهـد شــد
هیــــچگاـہ بـہ دنبـال پوستــ خوبــ نباشیـد ؛ روزے چروڪـیــدـہ خواهـد شــد
هیــــچگاـہ بـہ دنبـال اندام خوبـــ نباشیــد ؛ روزے عوضــــ خواهـد شــد
هیــــچگاـہ بـہ دنبـال موے زیـبــا نباشیــد ؛ روزے سپــیـــد خواهـد شــد
در عـــوض بـہ دنبـال قلبے وفادار باشیـــد ؛ ڪ تا ابـــد دوسـتـتـان خواهـد داشــتــــ!!!
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیداعش
بیست و دوم بهمن، در حکم عید غدیر است؛ زیرا در آن روز بود که نعمت ولایت، اتمام نعمت و تکمیل نعمت الهى، براى ملت ایران صورت عملى و تحقق خارجى گرفت. ۱۳۶۸/۱۱/۰۴
هر گاه و هر جا که از پیروزی ۲۲ بهمن یادی و نامی آورده می شود، چهره ی شهید و نقش خونین شهادت، در برابر چشم ها پدیدار می گردد. ۱۳۶۸/۱۱/۱۹
دههى فجر، در حقیقت مقطع رهایى ملت ایران و آن بخشى از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا کرده است. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱
دههى فجر، آن آیینهیى است که خورشید اسلام در آن درخشید و به ما منعکس شد. اگر این آیینه نبود، باز هم مثل همان دورههاى تاریک و قرون خالیه، بایستى ما مىنشستیم و اسمى از اسلام مىآوردیم. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱
برگزارى دههى فجر، باید مثل برگزارى جشن نیمهى شعبان باشد. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱
خاطرهى امام، بیش از همیشه، در دههى فجر و بیستودوى بهمن است. حتّى بیشتر از مراسم سالگرد رحلت امام، این بزرگداشت نشاندهندهى شخصیت آن بزرگوار است. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱
دهه فجر در حقیقت ولادت امامت در این کشور است؛ به همان معنایى که خود امام و اسلام براى ما ترسیم کردهاند. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱
۲۲ بهمن در حیات تاریخى و ملى کشور و هدایت سرنوشت ملت ایران به سوى حق و صلاح نقش بزرگى داشته است. ۱۳۷۸/۱۱/۰۶
در طلیعهی روزهای درخشان فجر از همه چیز شایستهتر تکریم شهیدان و خضوع در برابر روح فداکار آنهاست. ۱۳۷۹/۱۱/۱۲
دشمنان سعى مىکنند انقلاب را از یاد مردم ببرند؛ اما دهه فجر، انقلاب را به یاد مردم مىآورد. سعى مىکنند امام را از یاد مردم ببرند؛ اما دهه فجر، تجسّم اراده و عظمت امام بزرگوار ماست. ۱۳۸۰/۱۱/۰۳
حادثه بیستودوم بهمن و پیروزى انقلاب، پایان تحقیر ملت ایران بود. ۱۳۸۰/۱۱/۲۱
اگر انقلاب اسلامى و امام بزرگوار ما نبود و اگر اسلام پرچمدار انقلاب و تحوّل در این کشور نبود، هیچ امیدى وجود نداشت که سلطه جهنّمىِ تحقیرآمیز امریکا و حکومت دیکتاتورىِ قسىّالقلب پهلوى از این مملکت برکنده شود. ۱۳۸۱/۰۳/۱۴
راهپیمایى بیستودوم بهمن در جهان یک پدیده بىنظیر است؛ هیچ کشورى در هیچ مراسمى چنین اجتماعى را در شهرهاى بزرگ و کوچک به خود نمىبیند و به یاد ندارد؛ این مخصوص شماست. ۱۳۸۲/۱۱/۲۴
راهپیمایى بیستودوم بهمن مظهر اقتدار ملى است؛ نشاندهندهى عزم عمومى ملت ایران است؛ مظهر همان چیزى است که هر دشمنى را در هر حد و اندازهیى از اقتدار نظامى و توانایىهاى تبلیغاتى و سیاسى، مرعوب مىکند. ۱۳۸۳/۱۱/۱۹
ملت ایران هر سال با حرکت خود در بیستودوم بهمن، دشمن را در جاى خود متوقف و وادار به عقبنشینى کرده. ۱۳۸۳/۱۱/۱۹
روز ۲۲ بهمن و راهپیمائى ۲۲ بهمن مظهر اقتدار ملى است؛ مظهر اقتدار ملت ایران است؛ مظهر حضور مردمى و اراده و عزم ملى ملت ایران است که مرد و زن و پیر و جوان، در همهى شرائط به خیابانها مىآیند و خودشان را در سرتاسر کشور در مقابل چشم بینندگان قرار میدهند؛ این خیلى باعظمت است.
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیدهه فجر
موضوعات مرتبط: صفحه اصلی
برچسبها: پاتوق پرتقالیدهه فجر امام
کلیک کن روش دوست عزیزم
موضوعات مرتبط: صفحه اصلیآلبوم عکس نی نی پرتقالی ما
برچسبها: پاتوق پرتقالیکیکتولد