«تا ساعت یک نصفه شب طول کشید، می‌لرزیدیم، از سرما از بی‌پناهی از بی کسی، هیچ کسی نیومد برای کمک خودمون بودیم؛ تنها بودیم.» مرد سیاه پوشیده اصراری ندارد که هق هق گریه‌هایش را بین حرف‌هایش وقتی آن شب را بخاطر می‌آورد پنهان کند...

 

مصیبت زلزله مردی که ۹ عزیزش را دفن کرد +عکس


موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب‌ها: پاتوق پرتقالیزلزلهکرمانشاه مرگنیستیبازمانده

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 11 آذر 1396 | 20:12 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 205 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب شیمی
  • وب سمفونی
  • وب قالب بلاگفا
  • وب رفتن